همکاری انجمن های علمی اقتصاد کشاورزی دانشگاه رامین خوزستان و دانشگاه شهید باهنر کرمان

اقتصاد کشاورزی ، نرم افزار ، بانک اطلاعاتی و پیوندهای مفید اقتصادی

همکاری انجمن های علمی اقتصاد کشاورزی دانشگاه رامین خوزستان و دانشگاه شهید باهنر کرمان

اقتصاد کشاورزی ، نرم افزار ، بانک اطلاعاتی و پیوندهای مفید اقتصادی

اسمیت و دست نامرئی

آدام اسیت چهره‌‌ی   برجسته تئوری «توسعه‌ی اقتصادی» در سال 1723 در شهر «کرکالدی» اسکاتلند به دنیا آمد. او از دانشگاه آکسفورد فارغ‌التخصیل شد و از 1751 تا 1764 استاد فلسفه در دانشگاه گلاسکو بود. در خلال همین سالهاه اولین کتاب خود «نظریه عئاطف اخلاق» را منشر کرد که شهرت خوبی در کحافل روشنفکری برای او به ارمغان آورد. امّا شهرت پایدار او حاصل انتشار اثر بزرگش «تحقیقی پیرامون ماهیت و اسباب ثروت ملل» در سال 1776 بود. انتشار این کتاب با توفیق فراوانی همراه شد و آدام اسمیت سال‌های باقی مانده‌ی عمر را با اعتبار و احترامی که سزاوار آن بود گذراند. اسمیت که ازدواج نکرده و فرزندی نداشت در سال 1790 در شهر زادگاهش درگذشت. آدام اسیت اولین فردی نبود که تمام سعی و کوشش خود را یکسره وقف تئوری اقتصادی کرده باشد بسیاری از نظریات معروف او بی‌سابقه و بدیع نبودند. امّا او اولین کسی است که یک تئ.ری اقتصادی جامع و سیستماتیک را ارائه داد که به قدر کفایت درست و به قاعده بود و می‌توانست پایه و اساسی برای پیشوفتهای آتی در این زمینه باشد. به همین دلیل شاید بی‌مناسبت نباشد چنانچه گفته شود که «ثروت ملل» نقطه آغازین مطالعات نوین درباره‌ اقتصاد سیاسی است. یکی از دستاوردهای بزرگ این کتاب آن بود که بسیاری از تصورات واهی گذشته را زدود. اسمیت نظریه قدیم سوداگرانه را که در اقتصاد بر اهمّیت وضعیتی که کدر آن بتوان حجم بزرگی از طلا را عرضه کرد تأکید داشت، مورد بحث قرار دارد. به همین نحو کتاب مزبور نظریه کسانی که زمین را یگانه سرچشمه‌ی ثروت می‌دانستند (فیزیوکرات‌ها) مردود شمرد. و به جای تمام آنها اهمّیت به شدّت بر افزایش فراوان تولید که می‌توانست از طریق تقسیم کار به وجود آید پافشاری می‌کرد و محدودیت‌های کهنه و مستبدّانه دولت را که مانعی برای توسعه‌ی صنعتی بود مورد حمله قرار داد. نظریه‌ی اصلی در «ثروت ملل» این است که هرج‌ و مرج ظاهری در بازار آزاد در مواقع همان مکانیزم تنظیم‌کننده می‌باشد که کبه شکل خودکار نوع و میزان کالایی که بیشتر مورد نیاز جامعه است مشخص کرده و به تولید آن منجر خواهد شد. به عنوان مثال فرض کنید که زمینه‌ی یک کالای مورد نیاز کمبود جود داشته باشد. در این صورت قیمت آن بالا خواهد رفت و این افزایش قیمت سود بیشتری برای تولیدکننده‌ی آن کالا به ارمغان می‌آورد. قیمت بالای این کالا سایر تولیدکنندگان را ترغیب خواهد کرد که به تولید آن کالای به خصوص رو آورند. نتیجه این امر بالا رفتن تولید و رفع کمبود کالای مورد نظر در بازار خواهد بود. از طرف دیگر عرضه‌ اضافی کالا عاملی برای رقابت بین تولید کنندگان می‌باشد که عملاً به تنزل بهای آن کالا منجر شده و آن ا تا سطح «بهای واقعی» و یا «هزینه تولید» می‌رساند. به این ترتیب با اینکه هیچکس عالماً عامداً قصد نداشته است با رفع کمبود کالا به کمک جامعه بشتابد ولی کمبود برطرف می‌شود. طبق گفته‌ی آدام اسمیتک «هر فردی تنها در فکر منافع خویش است ولی دستی نامرئی او را به سویی هدایت می‌کند که خود قصد آن را نداشته است. او با دنبال کردن منافع خود خیلی بیش از مواقعی که واقعاً قصد داشته باشد منافع جامعه را تأمین می‌کند.» البته این «دست نامرئی» اگر موانعی برسر راه رقابت آزاد وجود داشته باشد نمی‌تواند وظیفه خود را به درستی انجام دهد. اسمیت به داد و ستد آزاد اعتقاد دارد و تعرفه‌های بازرگانی بالا را به شدت زیر سؤال می‌برد. در واقع او با بسیاری از مداخلات دولت در امر دادو ستد و بازار آزاد مخالف است. اسمت مدعی است که این گونه مداخلات همواره باعث تنزل کارائی اقتصاد شده و در نهایت به پرداخت قیمت‌ةای بیشتر از طرف عامه مردم منتج می‌شود. اسمیت واژه «عدم مداخله = سیاست اقتصاد آزاد» را ابداع نکرد ولی بیش از هر کس دیگری مفهوم آن را گسترش داد. برخی افراد بر این عقیده‌اند که آدام اسمیت بیشتر از منافع تجاری دفاع ‌می‌کند، ولی این نظریه صحیح نیست او به دفعات و با محکم‌ترین کلمات معاملات انحصاری را محکوم کرده و برای لغو آن پافشاری کرده است. به علاوه اسمیت درباره‌ی اعمال بازرگانی واقعی ساده‌انگار نبود. نمو‌نه‌ای از نظریه او در این باب به نقل قول از کتاب «ثروت ملل» چنین است: « کسانی که در یک رشته بازرگانی خاص فعالیت دارند به ندرت با یکدیگر دیدار می‌کنند، ولی همین دیدارها و گفتگو‌های گاهگاهِ آنان جز توطئه علیه منافع عمومی و پیدا کردن راهی برای بالا بردن قیمت‌ها حاصلی ندارد.» آدام اسمیت سیستم اندیشه اقتصادی خود را آنچنان مطلوب شکل داد و عرضه کرد که تنها طی چند دهه افکار مکاتب پیشین اقتصادی به کلّی کنار گذاشته شدند. در حقیقت اسمیت تمام نکات مثبت آن مکاتب را در سیستم خود به کار گرفته و در همان حال نقایص و کمبود‌های آنها را به شکلی مدّلل وموجّه بیان می‌کندو اختلاف اسمیت از جمله بدون آنکه تغییری در چارچوب و اصول آن بدهند، ساخته و پرداخته کرده و ساختاری به وجود آوردند که امروزه از آن به نام «اقتصاد کلاسیک» یاد می‌‌شو. اگر چه تئوری اقتصاد جدید مفاهیم و روش‌های تازه‌ای به آن افزوده است ولی این امر نتیجه طبعی همان اقتصاد کلاسیک می‌باشد. حتی تا حدّ زیادی تئوری‌های اقتصادی کارل مارکس و نه تئوری‌های سیاسی اورا می‌توان ادامه تئوری اقتصاد کلاسیک دانست. اسمیت در «ثروت ملل» تا حدی نظریات مالتوس را در باب تراکم جمعیت پیش بینی می‌کند، امّا در حالی که ریکاردو و کارل مارکس هر دو معتقدند که فشار جمعیت مانع خواهد شد که دستمزدها از سطح حداقل تأمین هزینه زیست بالاتر رود (قانون آهنین دستمزد) ولی اسمیت خاطر نشان می‌کند که در وضعیت افزایش تولید، دستمزدها را می‌توان بالا برد. حوادث بعدی کاملاً روشن کرد که اسمیت در نظریه خود صائب بود و نظریات ریکاردو و مارکس غلط از آب درآمد. صرف نظر از صحت و سقم نظریات اسمیت و صرف نظر از تأثیر و نفوذ او بر نظریه‌پردازان بعدی اقتصاد، تأثیر او بر روال قانون‌گذاری و سیاست‌های دولت نکته بسیار مهمی می‌باشد. «ثروت ملل» بسیار استادانه و روشن و واضح نوشته شده و در گستره وسیعی مورد مطالعه قرار گرفته است. مباحث اسمیت علیه مداخله دولت در امور بازرگانی و داد و ستد و دفاع او از تعرفه‌های پایین و تجارت آزاد تأثیری قطعی در سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها در خلال قرن نوزدهم داشته و در واقع تأثیر او در این گونه سیاست‌ها امروز نیز احساس می‌شود. از آنجا که تئوری اقتصادی از زمان اسمیت پیشرفت زیادی کرده است و از آنجا که برخی از نظریات او دیگر کنار گذاشته شده است به سهولت می‌توان اهمیت و ارزش او را دست‌کم گرفت. اما واقعیت این است که او بنیان‌گذار و واضع اصلی تئوری اقتصادی به عنوان یک تفکر اصولی و روشمند می‌باشد و به همین دلیل چهره‌ی بزرگی در تاریخ اندیشه بشری به شمار می‌رود.

طرح تحول اقتصادی

 مطلب زیر قسمت هایی از طرح تحول اقتصادی است از زبان رییس جمهور که در برنامه زنده تلویزیونی اظهار داشته اند :

رئیس جمهور در ادامه گفت‌وگوی زنده تلویزیونی خود گفت: کارهای زیادی در طول انقلاب انجام شده است، اما خروجی چیزی نیست که شایسته ملت ایران باشد و مشکلاتی در کارهای اقتصادی کشور وجود دارد که بعضی از آن‌ها مزمن است. دولت این مسائل را 2 سال بررسی و ریشه‌یابی کرد تا ابتدا تصویر روشنی از اشکالات داشته و جمع‌بندی داشته باشیم.
وی افزود: یکی از این مشکلات و تنگناها عدم وجود رشد اقتصادی متناسب با این ظرفیت‌ها است.
احمدی‌نژاد گفت: واقعاً اجزای دولت خیلی زحمت می‌کشند، اما باز می‌بینیم رشد اقتصادی ما نوسانی است و روشن نیست و با یک نوسان، متزلزل می‌شود و این رشدی که ما می‌خواهیم نیست.
وی افزود: باید در سرمایه‌گذاری رشد بالای 8 درصد را تجربه کنیم. در سال‌های 84- 6/5 درصد، 85- 8/6 درصد و الان 8/7 درصد رشد داشتیم، اما کشور نوسانات شدید دارد و البته در حقیقت با برخی مسایل داریم سرمایه‌فروشی می‌کنیم.
احمدی‌نژاد در ادامه بیان داشت: همین مقدار رشد هم نامتوازن است و همه جای کشور با هم متوازن رشد نمی‌کند.
وی با بیان اینکه مشکل دوم کشور که همیشه بوده، مشکل بیکاری است، گفت: 40 سال است این مشکل وجود دارد، در 10 سال اخیر همیشه نرخ بیکاری ما 2 رقمی بوده و شاید فقط در مقاطعی کوتاه یک رقمی شده و باز دو رقمی شده است.
احمدی نژاد گفت: پس نیروهای جوان آماده کار از فرصت لازم برای کار برخودار نیستند. سال گذشته به کمتر از 11 درصد رسیدیم، اما تاکنون این نرخ همیشه 2 رقمی بوده است.
رئیس جمهور در ادامه گفت: ‌مشکل سوم که همه لمس می‌کنیم، تورم است که سال‌هاست، سابقه دارد. نوسان داشته اما همیشه تورم 2 رقمی داشتیم، تلاش و سرمایه‌گذاری فراوان برای تک‌رقمی شدن کردیم، اما خروجی در سیستم آن چیزی نیست که ما می‌خواهیم.
رئیس جمهور گفت: ریشه اصلی تورم در اتکا به منابع نفتی است. از روز اول انقلاب، قطع وابستگی به نفت از آرزوها بود که در این دولت این امر از حدود 80 درصد به 50 درصد رسید.
وی تورم جهانی، تبدیل درآمد نفتی به ارز، خلق پول و تخصیص منابع بانکی در کنار سوداگری ..... 

 

{برای خواندن ادامه بر روی ادامه مطلب کلیک کنید}

ادامه مطلب ...

گفت وگو با احسان شریعتی درباره حقیقت و ناکامی «دموکراسی متعهد»

حقیقت و ناکامی «دموکراسی متعهد» و پروژه دکتر علی شریعتی موضوع گفت وگو با احسان شریعتی بود. اما از آنجا که قبل از انجام این گفت وگو مراسمی برای لویی ماسینیون برگزار شده بود و احسان شریعتی نیز در این مراسم حضور داشت، او ترجیح داد تا در ابتدا با توجه به تأثیر شریعتی از ماسینیون در خصوص این شخصیت توضیحاتی را ارائه دهد. او در پاسخ به ماسینیون کیست و چگونگی تأثیر شریعتی از ماسینیون گفت؛ لوئی ماسینیون تصویر جدیدی از اسلام و ادیان ابراهیمی ارائه کرد. در واقع او بود که بر وجه مشترک «ابراهیمی» ادیان «کتاب» برای نخستین بار تاکید و تلاش کرد تا مسیحیت و اسلام را به یکدیگر نزدیک سازد، هم از نظر کلامی و هم از نظر اجتماعی. از جنبش رهایی بخش ملل زیر سلطه استعمار پشتیبانی می کرد. به همین دلایل ماسینیون یک شخصیت تاثیرگذار بر شریعتی بود و در «معبودهای من» کویر به معرفی او می نشیند. نکته جالب توجه در حیات معنوی ماسینیون این بود که «از طریق اسلام به مسیحیت بازگشت.»

ادامه مطلب ...

نظام اقتصاد سرمایه داری از دیدگاه استاد مطهری

همانطور که در فرایند نیل به توسعة ملی با دورهای باطلی روبرو هستیم که توسعه‌نیافتگی را بازتولید می‌کنند، به طریق اولی در فرایند اندیشه هم می‌توان این دورهای باطل را ردگیری کرد. به دلایل گوناگون تاریخی، اجتماعی و سیاسی ما کمتر با میراث فکری پیشنیان‌مان رابطه برقرار می‌کنیم در حالیکه در کشورهای پیشرفته عکس این است یعنی هر نسل ابتدا تلاش می‌کند بر بلندای شانه‌های نسل قبلی قرار گیرد و سپس چندگام به طرف جلو بردارد برای مثال حتی باگذشت بیش از دویست سال اکنون هر قدم که در عرصه علم اقتصاد در کشورهای صنعتی برداشته می‌شود با گرامیداشت اسم اسمیت و میراث او آغاز می‌شود. همانطور که در بحث جمعیت با بزرگداشت اسم مالتوس و ذکر میراث فکری او کارهای جدید صورت می‌گیرد.
آنچه ذهن مرا به این مسئله بیش از گذشته حساس کرد کاری بود که سال گذشته بنیاد شهید انجام داد و در بیست و پنجمین سال شهادت شهید بهشتی خبرنگاری مراجعه کرده بود به افراد در دانشگاه شهید بهشتی و خیابان شهید بهشتی و میدان هفتم تیر و می‌پرسید وجه تسمیة این مکان‌ها چیست؟ در این فیلم بیش از 80 درصد افراد به کلی شهید بهشتی را نمی‌شناختند! اگر این کار را برای شهید مطهری هم بکنیم نتیجه احتمالاً با تفاوت اندکی همین است. یک دلیل این است که برخی می‌گویند از بزرگان اندیشه معاصر استفادة ابزاری می‌شود و به جای تلاش برای شناساندن روش و منش آنها به جامعه در جاهای خاصی افراد و گروه‌ها تأییدیة‌ کارهای خود را از زبان آنها می‌گیرند. همین‌طور دلیل دوم را برخی این می‌دانند که نظام رسمی تبلیغاتی کشور گرامیداشت را عمدتاً به تعریف و تمجیدهای غیرمتعارف محدود می‌کند تا شناسایی اندیشه‌های آنها و بحث و نقد و زنده نگه‌داشتن آن اندیشه‌ها .

ادامه مطلب ...

نامه ۶۰ اقتصاد دان به رییس جمهور

۶۰ اقتصاددان و استاد اقتصاد ایرانی در نامه‌‏ای سرگشاده به دکتر محمود احمدی‌نژاد که ظهر امروز ‌شنبه منتشر شد، عملکرد اقتصادی دولت نهم طی سه سال گذشته را به صورت موشکافانه، آماری و غیر شعاری مورد بررسی قرار داده و نسبت به تبعات این سیاست‌ها شدیداً هشدار دادند.

به گزارش تریبون ،نامه جدید ۶۰ استاد اقتصاد کشور که خطاب به رئیس‌جمهور، مردم و مجلس شورای اسلامی نوشته شده در حالی است که اقتصاددانان قبلاً در خرداد ۸۵ و خرداد ۸۶ نیز طی دو نامه سرگشاده دیگر از سیاست‌های اقتصادی دولت نهم به شدت ابراز نگرانی کرده بودند.

اقتصاددانان کشور در نامه جدید خود که توسط برخی اساتید دانشگاه‌های تهران، علامه طباطبائی، فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز، اصفهان، الزهراء، رازی کرمانشاه، تربیت مدرس، بوعلی همدان، مازندران و پیام نور امضا شده؛ نوشته‌اند: «نگرش دولت نهم به مسائل بین‌المللی و داخلی غیرعلمی و غیرکارشناسانه است. همین چارچوب فکری، کیفیت تعامل دولت با دنیای خارج، برخورد آن با نهادهای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی اقتصادی و اجتماعی و ماهیت سیاست‌ها و برنامه‌های دولت نهم و چگونگی اجرای آن را مشخص می‌سازد و بسیاری از نارسایی‌ها و ناکامی‌های این دولت را توضیح می‌دهد. این چارچوب فکری دارای ویژگی‌هایی هم‌چون آرمان‌گرایی افراطی، شتابزدگی در اقدام، تقدم عمل بر علم، تقابل تعهد و تخصص و عدم امکان سنجی و تحلیل هزینه و فایده سیاست‌ها و طرح‌های اقتصادی است. تبعات این رویکرد عبارت از کاهش عقلانیت اقتصادی، تکیه بر ذهنیت به‌جای واقعیت، خود نظام پنداری، توهم توطئه، حلقه‌های تکراری حذف، و وابستگی بیشتر به منابع نفتی است».

این نامه با اشاره به رشد اقتصادی بسیار پایین‌تر ایران نسبت به کشورهایی چون ترکیه، عربستان، و امارات طی سال‌های ۸۴ تا ۸۶ آورده است: «سیاست تجاری نادرست و تعامل ناپایدار و تنش‌زای دولت نهم با جهان خارج علاوه بر محرومیت از ره‌آوردهای بالقوه تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، هزینه‌های سنگینی را به اقتصاد کشور تحمیل کرده ‌است 

 

 

با تشکر از meteor

ادامه مطلب ...

کاهش نفت و عواقب آن

سیداحمد موثقی استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مترجم کتاب توسعه به مثابه آزادی نوشته آمارتیا سن است. دکتر موثقی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دروسی همچون اقتصاد سیاسی، مسائل سیاسی و اقتصادی کشورهای جهان سوم، نظریه های توسعه یافتگی و... را تدریس می کند. به همین علت در یک روز بارانی و پاییزی سراغ وی در دفتر کارش رفتیم تا در مورد بحران اقتصادی حاکم بر جهان با وی به بحث بپردازیم. گفت وگوی زیر ماحصل گفت وگوی ما با وی است که از نظر می گذرد.


-به نظر جنابعالی افزایش قیمت نفت در چند سال گذشته و سقوط ناگهانی و پرشتاب آن در یک ماه اخیر، محصول و معلول چه عللی است؟
البته در سال های گذشته قیمت نفت در مقایسه با کالاهای دیگر در اصل پایین بوده است و افزایش آن امری طبیعی است. تا حدی هم فعالیت های صنعتی و گسترش صنعت در بخش های وسیع تری از کشورهای دنیا و تقاضایی که این فرآیند برای دریافت انرژی ایجاد می کند، تاثیرگذار بوده است. علاوه بر این سیاست های هماهنگ اوپک و نیازهای کشورهای عضو این سازمان به سرمایه نیز در افزایش قیمت نفت موثر بوده است. اما این فاکتور را هم می توان اضافه کرد که اساساً افزایش قیمت نفت با این شتاب، تا حدی هم کاذب بوده است. در واقع فعالیت های سوداگرانه نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. 

ادامه مطلب ...