تفاوت مبنایی نظام اقتصاداسلامی و اقتصاد سرمایه داری
دکتر «مهدی رضوی» از اساتید برجستهی اقتصاد اسلامی است که دارای فوق دکترای اقتصاد است و سالها در دانشگاههای معتبر دنیا به تدریس مکاتب اقتصادی مختلف مشغول بوده و مطالعات گستردهای در زمینهی اقتصاد اسلامی انجام داده است. ایشان در این مقاله به بیان تفاوتهای مبنایی نظام اقتصاد اسلامی با نظام اقتصادی سرمایهداری پرداخته است.
ریاست بخش مدیریت دانشگاه «هامپتون» آمریکا، عضویت در شورای مشاوران بانک جهانی،نمایندگی ایران در برخی مجامع بینالمللی بانکی و عضویت در هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تنها بخشی از سوابق کاری اوست. وی که تألیفات متعددی در عرصهی اقتصاد اسلامی ارایه کرده و هماکنون رییس هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت سرمایهگذاریهای خارجی ایران ـ که مسؤول سرمایهگذاری مازاد درآمدهای ارزی ایران در بازارهای بینالمللی را بر عهده دارد ـ نیز هست، در این مقاله به بیان تفاوتهای مبنایی نظام اقتصاد اسلامی با نظام اقتصادی سرمایهداری پرداخته است.
نظام اقتصاد اسلامی نشأت گرفته از قرآن و سنت، بر پایهی ارزشها و تعالیم عالیهی اسلامی است و با دیگر مکاتب اقتصادی جهان تفاوت اساسی دارد. به منظور بررسی نظام اقتصاد اسلامی و نظام سرمایهداری، ابتدا به مفهوم، تاریخ و ایدئولوژی نظام سرمایهداری میپردازیم؛ سپس به تفاوت اصول، ارزشها و مشخصههای نظام اقتصاد اسلامی و نظام سرمایهداری خواهیم پرداخت.
نظام اقتصاد اسلامی، نظامی است که اخلاقیّات سرچشمهی تغذیهی معنوی آن است و تأثیر خاصی در تمامی شؤون اقتصادی و اجتماعی آن دارد، به گونهای که هر نوع عملیات بانکداری در قالب ارزشها و تعالیم عالیهی اسلامی مشروعیّت مییابد و میتواند به عنوان وسیلهای برای توسعهی اقتصادی، تحقق هدف نهایی انسان از فعالیّتهای اقتصادی و راهحلی صحیح برای رفع مشکلات اقتصادی در کشورهایی که فرهنگ و ارزشهای اسلامی در آنها حاکمیّت دارد به کار رود.
**مفهوم و تاریخ سرمایهداریسرمایهداری یعنی اقتصاد مبتنی بر تراکم و به کار اندازی سرمایه به وسیلهی افراد خصوصی که مالک وسایل تولید، توزیع کالا و خدمات نیز هستند. اساس نظام سرمایهداری، مالکیّت خصوصی وسایل تولید است و در این چارچوب، به افراد آزادی در انعقاد قرارداد و اشتغال در فعالیّتهای اقتصای بدون دخالت دولت داده میشود. مشخصههای این نظام اقتصادی عبارت است: «سود شخصی، رقابت، سلطهی نظام بازار در تعیین قیمتها و دستمزدها»، بدین نحوه که عمدتاً قیمتها به وسیلهی سازوکار عرضه و تقاضا تعیین میشود. (استفاده از اعتبارات گسترده، آزادی قراردادها و بازار آزاد کار).
نظام سرمایهداری پس از زوال نظام فئودالی در کشورهای غربی به وجود آمد و از قرن 16 میلادی به بعد و به دنبال توسعهی صنعت پارچهبافی انگلستان در قرون 16، 17 و 18 به عنوان یک نظام اقتصادی شکل گرفت. تولید بیش از مصرف، به جای کاربرد در بنای ساختمانهای عظیم مانند اهرام مصر و کلیساهای بزرگ، موجب افزایش تولید و تراکم سرمایه شد و منجر به پیدایش نظام سرمایهداری گردید. این خصوصیّت، سرمایهداری را از نظامهای پیشین متمایز ساخت.
**نظام اقتصاد اسلامیتاریخ به ظهور و سقوط نظامهای گوناگونی شهادت میدهد. بعضی از این نظامها پس از مدتی حاکمیّت، از میان رفتهاند و برخی دیگر با مشکلات متعددی روبهرو بودهاند. عدالت اجتماعی، اشتغال کامل، رشد و توسعهی پایدار اقتصادی، ثبات نسبی قیمتها، ریشهکن کردن فقر و توزیع عادلانهتر درآمد و ثروت، از جمله دشواریهایی هستند که امروزه نظامهای اقتصادی با آنها مواجهاند. نظام اقتصاد اسلامی نشأت گرفته از قرآن و سنت است و محدود به بیان و تحلیل رفتارهای اقتصادی-اجتماعی نیست، بلکه جریانی فعال و پویاست که به طور مستمر این رفتارها را تصحیح میکند. اخلاقیّات اسلامی سرچشمهی تغذیهی معنوی این نظام است و همواره در تعیین و دستیابی به اهداف آن نقش تعیین کنندهای دارد. در اسلام، معیارهای اخلاقی بر فعالیّتهای اقتصادی انسان و جامعه تأثیر مستقیم دارد و افزون بر تعیین چارچوب و دامنهی عمل فعالیّتهای اقتصادی، به نوعی آن را کنترل و نظارت میکند. در ادامه، تفاوتهای مبانی نظام سرمایهداری و اقتصاد اسلامی به طور کامل در جدول زیر، ذکر میگردد.
**تفاوتهای نظام سرمایهداری و اقتصاد اسلامی
| اقتصاد اسلامی | اقتصاد سرمایه داری |
اهمیّت اقتصادی | در نظام اقتصاد اسلامی، تنها حل مشکلات اقتصادی، هدف نیست بلکه اقتصاد وسیله ای است برای رسیدن به اهداف عالیه ی جامعه ی اسلامی، جامعه ای که همه ی افراد آن خود را اعضای یک خانواده یعنی امت اسلامی بداند. | در اقتصاد سرمایه داری، افزایش سود و انباشت سرمایه، هدف اصلی است. |
روش | روش تحقیق در اقتصاد اسلامی، علمی است و از راه طرح تئوری و انطباق آن با حقایق انجام می شود با این شرط که ابتدا باید ارزش های بنیادین و اخلاقی اسلام به عنوان پشتوانه ی نظام اقتصادی اسلامی مشخص شود. | فرض بر این است که هر فرد مادامی که قوانین اجتماعی را نقض نکند، می تواند آزاد و منطقی عمل کند و به فعالیّت های اقتصادی بپردازد. |
میدان عمل | حوزه ی عمل اقتصاد اسلامی به پدیده ی بازار، مبارزه های طبقاتی اقتصادی، برتری جویی ملی، نژاد و نظامی محدود می شود. ارزش های اخلاقی تعیین کننده است و اقتصاد، جزیی از کل نظام است. | هر نوع فعالیّتی که در رابطه با اقتصاد باشد در میدان عمل نظام اقتصادی، می گنجد |
فطرت انسان | عدالت و خیرخواهی پایه ی رفتار و حرکات انسانی است. مسلمان نمی تواند فقط به کسب منفعت بیاندیشد و عدل و انفاق اسلامی را فراموش کند. اسلام، فطرت انسانی را خودپسند، خودگرا و جزگرا نمی داند. | کسب حداکثر سود، تنها انگیزه ی معقول فعالیّت های انسانی است. |
تحول | نظر اسلام نسبت به تحول های اقتصادی، تا حدّ زیادی حاکی از اراده و اختیار انسان است. از طرف دیگر جامعه نیز خود موجودی است پویا و دارای حرکت که به سوی قوانین ازلی و ثابت طبیعت در حال حرکت است. این دو مکمل یک دیگرند حتی اگر در ظاهر متناقض باشند. | هر گونه تحول اتفاقی از حالت سرمایه گذاری آزاد، رقابت آزاد و اقتصادی که دولت در آن نقش اندکی داشته باشد، غیرطبیعی و مخالف اصول سرمایه داری است و سرانجام به جهتی برخواهد گشت که طبیعی و متناسب با اصول سرمایه داری است. |
مالکیّت و کنترل بر وسایل تولید | مفهوم مالکیّت در اسلام به دیدگاه اسلام در رابطه با عدالت اجتماعی وابسته است. مالکیّت در جهتی است که کاملاً با کل نظام هماهنگ است و به گونه ای برنامه ریزی شده که نفی هرگونه استثمار و گنج اندوزی را در بر دارد. مالکیّت در اسلام مبتنی بر اصل مالکیّت چند گونه ای (مالکیّت خصوصی، عمومی و دولتی) است. با این که اسلام، مالکیّت خصوصی را محترم می شمارد، اما به انسان یادآور می شود که او در برابر خدا، جامعه و ملت به ویژه تهی دستان، مسؤول است. | مالکیّت خصوصی در نظام سرمایه داری، یک اصل و قانون است. افراد در این نظام می توانند مالک همه چیز باشند، از جمله وسایل تولید. |
مکان قدرت اقتصادی | در نظام اقتصادی اسلام، قدرت اجرایی تنها از افراد یا دولت تشکیل نمی شود بلکه مجموعه ای از سازمان های اجتماعی گوناگون است که دولت اسلامی، تعاونی ها و بخش خصوصی را نیز شامل می شود. این وظیفه ی دولت است تا به وسیله ی تعاونی ها فقر را ریشه کن کند، بی عدالتی اجتماعی و اقتصادی را براندازد و به اشتغال کامل، حدّ مطلوب رشد، امنیّت و تأمین اجتماعی و توزیع عادلانه ی درآمد برسد. | در نظام سرمایه داری، قدرت اقتصادی و تصمیم گیری های اساسی به وسیله ی خریداران و فروشندگان اعمال می شود و آن ها نسبت به نحوه، کیفیّت، نوع و مقدار تولید بر اساس عرضه و تقاضا تصمیم می گیرند. |
نظام انگیزه ای | در اسلام، تأکید بر تعاون، اخوت و پی گیری منافع اقتصادی جامعه در رابطه با رفاه اجتماعی است. انگیزه ی نشأت گرفته از ارزش های اسلامی، خود با هرگونه انگیزه ای که موجب استثمار، اتلاف و استضعاف شود، مخالف است. اسلام بر تعاون، اخوت و همبستگی تأکید دارد. | در نظام سرمایه داری، انگیزه ی اصلی در اشتغال به تولید، همانا سود شخصی است یعنی هرگونه تصمیم گیری اقتصادی بر محور سود استوار است. |
سازمان قدرت اقتصادی | در اسلام، قدرت اقتصادی در دست واحدهای مختلف و غیر متمرکز اقتصادی است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: اشخاص، تعاونی ها و دولت. | تصمیم های اقتصادی حالت مرکزیّت ندارند و آزادی عمل در انتخاب برای فرد وجود دارد. |
فرآیند اجتماعی برای هماهنگی و تصمیم گیری های اقتصادی | در نظام اقتصاد اسلامی، فعالیّت های هر واحد اقتصادی (خصوصی، تعاونی و دولتی) متقابلاً به یک دیگر وابسته است. فرآیند اجتماعی که اقدام ها و فعالیّت های این واحدهای اقتصادی را هماهنگ می کند، ترکیبی است از نظام رقابت سالم در قیمتگذاری، داد و ستدهای متقابل، توزیع و تعدیل ثروت و نظارت آگاهانه بر بازار از راه برنامه ریزی دولتی. | تکیه بر نظام قیمت گذاری در اثر رقابت و نظارت بازار. |
توزیع درآمد و ثروت | در اسلام، توزیع درآمد تابعی است از کار، نیاز و مالکیّت. در اسلام، اختلاف درآمدها نمی تواند | در نظام سرمایه داری، توزیع درآمد بر اساس مقدار سهم در تولید با امکان نابرابری قابل ملاحظه درآمد و ثروت است. |
ایدئولوژی | ایدئولوژی اسلامی مجموعه ای است اصول و مقرراتی که رفتارها، برخوردها، اعمال، اهداف و موقعیّت کلی زندگی انسانی را هدایت می کنند. | ایدئولوژی سرمایه داری عبارت است از تحقیق منطقی، استقرایی، تصادفی و اثباتی مبتنی بر نظام قیمت و بازار. |
دولت | نقش دولت در اقتصاد اسلامی، ایجاد شرایطی است که مردم بتوانند مطابق اهداف عالیه ی اسلامی زندگی کنند. یکی از وظایف عمده ی دولت اسلامی این است که نفوذ و تأثیر معنویّت و اخلاق را در امور اقتصادی ممکن سازد و سپس آن را در جامعه پیاده کند. | در سرمایه داری، نقش دولت باید به حداقل برسد و رهبری فعالیّت های اقتصادی با کار فرمایان اقتصادی باشد. |
مصرف | مصارفی که در راه بهبود رفاه جامعه انجام می شوند، حلال و مشروع هستند و مصارفی که موجب ضرر و زیان به حقوق جامعه می شوند، حرام هستند. مصرف در جامعه ی اسلامی تنها جنبه ی مادی ندارد بلکه یک مسأله ی اخلاقی و اجتماعی نیز هست. | مصرف یک مسأله ی مادی است. |
توسعه و رشد | هدف رشد و توسعه در مکتب اقتصادی اسلام، رسیدن به جامعه ای است که در آن عدالت اقتصادی برقرار باشد. در اسلام توسعه ی اقتصادی هدف نیست، بلکه وسیله ای است که جامعه را به هدف یعنی عدالت اقتصادی و اجتماعی می رساند. | در نظام سرمایه داری، رشد تولید هدف و غایت اساسی فعالیّت های اقتصادی است و بدون در نظر گرفتن توزیع آن انجام می شود. |